سفارش تبلیغ
صبا ویژن

    

نـاخـواستـه بـه روی سیـاهم نگـاه کن!
یک بـار هـم بـه خـاطـر من اشتبـاه کن! 

جــانـا! مگر شکستن دلـها گناه نیست؟
قربان دل شکستن تو - پس - گناه کن!

اشتباه کن

بـا یک نـگاه می‏کشی و زنـده می‏کنی
مـابین مرگ و زندگی‏ام ، یـک نـگاه کن! 

حتی دروغکی شـده از عـاشقی بـگـو
امشب مـرا بـرای همیشه سـیـاه کن! 

کشتی مرا،ولی مرو از پیش کشته‏ات
تـابـوت بی قـرار مـرا سـر بـه راه کـن!

 و امروز جمعه بود...





برچسب ها :
ارسال در تاریخ جمعه 89/8/28 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

***فیلتر شکن جدید***
آی بدو بدو تا فیلترش نکردند دشمنای فلان فلان شده!!!
***فیلتر شکن جدید***
با این فیلتر شکن می تونید هر جای آسمون و زمین که خواستید سرک بکشید!!!

***فیلتر شکن جدید***
این فیلتر شکن به صورت رایگان عرضه می شه و هیچ وجی دریافت نخواهد شد!!!
***فیلتر شکن جدید***
برای دریافت این فیلتر شکن باید تقاضا داده شه!!!

***فیلتر شکن جدید***
این فیلتر شکن قابلیت عبور از انواع موانع و فیلتر ها رو داره!!!
***فیلتر شکن جدید***
از قابیلت این فیلتر شکن این است که می توانید هر لحظه با خودتون حملش کنید!!!

***فیلتر شکن جدید***
راستی یادم رفت اسمشو بگم :proxyshohad
که اسم فارسیش همون فیلتر شکن شهداست!!!
مشـــــــــــــــــــــــــــخصات :
* می شه باهاش همه فیلتر ها و پرده های ظلمانی که با گناه پدید اومده را از بین برد!!!
*فرقش با فیلترشکن هایی که بعضی ها دنبالشن اینه که اونا  فیلتر و پرده های حیا و عصمت رو میدرند و این ...
*راستی مشتری این فیلترشکن بیشتره یا اون ؟!!
*من که میگم این!!! چرا؟ چون فکر میکنم خوب توی وب سایت ها و وبلاگ ها تبلیغ نشده!!! والا کدوم اشرف مخلوقات عاشق سیر و سلوک توی آسمون ها نیست و دلش می خواد افسار قوای شهوانیش دست شیطان رجیم باشه؟!!!
راستی جهت دانلود به مزار شـــــــــــــــــــــهدا مراجعه بفرمایید!!!





برچسب ها :
ارسال در تاریخ یکشنبه 89/7/4 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

 برداشت سوم...
یکی از روزها که رفته بودیم زیارت دوره ای اطراف مدینه به مکانی رفتیم که معروف به مساجد سبعه بود ...
اونجا محل خندقی بوده که اطراف مدینه کشیده شده بود...ظاهرا هفت مسجد از قدیم اونجا بنا شده بوده ...
که البته مسجدایی که به اسم امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما بوده تخریب شده و اثری ازشون نبود...
نکته جالب و تامل برانگیز مسجد عمر بن خطابه که برام جالب بود...

 





برچسب ها :
ارسال در تاریخ سه شنبه 89/4/22 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

برداشت دوم...
عجب داستانیه این "سنت نبوی"...
وقتی با هاشون صحبت می کنی فقط صحبت از "سنت نبوی" می کنند و خودشون رو "اهل سنت" می دونن...
مثلا همین طرز وضو گرفتن برادران دینی ما...جالبه که وضوی همه مسلمونا تا خلافت عثمان یه جور بوده یعنی همین جور که ما شیعه ها وضو می گیریم. علت تغییر وضو این بود که عثمان  در سال های میانی خلافتش دجار تردید در شکل وضو می شه! لذا تصمیم می گیره شکل وضو رو به ترتیب و شکلی که الان اهل سنت انجام می دن تغییر بده!(1)
حالا نمی دونم کجاش سنت نبویه..؟!!
بنده خداها چه دردسری هم می کشن... توی مسجد الحرام که سرویس بهداشتی نداره اما برای وضو گرفتن می ذارن از شیرهای آب آشامیدنی وضو بگیری. ما با خیال راحت وضو می گرفتیم اما اونا لیوان پیدا می کردند و پر می کردند و روی پاشون می رختن و آبا رو می پاچوندن و ... البته اگه موقع وضو گرفتن امکانات باشه(مثل وضو خونه مسجد النبی) حسابی حال می کنن!
این عکس هم از وضو خونه مسجد النبیه که خودم عکاسی کردم!

وضوخانه مسجدالنبی

1-ر.ک شهرستانی/وضوالنبی من خلال ملابسات التشریع





برچسب ها :
ارسال در تاریخ سه شنبه 89/4/22 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

یک سال پیش با چند تا از رفقا رفتیم عمره...

برداشت اول...
شب مبعث پارسال...

ما که از قبل می دونستیم این قوم وهابی اصلا عاطفه و محبت سرش نمی شه؛ ولی گفتیم شاید شب مبعث حضرت رسول روحی له الفداء یه کم از این زمختیشون کاسته بشه حداقل برنامه ای،چراغکی چیزی داشته باشند...
شب مبعث با برو بچ راه افتادیم رفتیم حرم نبوی...
باورتون نمی شه اصلا انگار نه انگار؛ یه لامپ کم مصرف قرمز هم روشن نکرده بودند!!! فقط وقتی داشتیم برمیگشتیم یه خادم وهابی ریش بلند داشت خرما پخش می کرد!!

حرم پیامبر اکرمروحی الفداء



برچسب ها :
ارسال در تاریخ سه شنبه 89/4/22 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

قطب شمال و قطب جنوب :
خورشید همیشه نور افشانی می کند و هیچگونه تبعیضی در بذل اشعه ندارد ، ولی قسمتهایی از زمین مانند قطب شمال و جنوب به خاطر اینکه نمی توانند خود رادر معرض نور خورشید قرا دهند ، همیشه یخ زده و منجمد هستند و با این که خال
و آب قطبین مانند زمینهای دیگر مستعد رشد هستند ، همیشه در یخبندان به سر می برند .
رحمت الهی دائمی است : « یا دائم الفضل علی البریه » اگر انسان موانع را برطرف کند ، می تواند از آن رحمتهای واسعه ، بهره ی کامل را ببرد و به هر مقدار که در مقابل این تابش موانعی باشد ، دل انسان منجمد تر می شود و این همان قساوت قلب است . وقتی دنیا تابش نور الهی و رحمتهای واسعه ی ربوبی گردد ، دل انسان یخ می بندد و برای ذوب این انجمادها باید ابتدا موانع را برطرف کرد .





برچسب ها :
ارسال در تاریخ چهارشنبه 88/11/28 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

 قدیمی‌ها برای ما تعریف کرده‌اند و گفته‌اند که مملکت که بی پادشاه می‌ماند، درباری‌ها در کوه و صحرا می‌گشتند و باز شاهی را پرواز می‌دادند تا مگر روی شانه کسی بنشیند و او بشود شاه مملکت؛ بعضی‌ها هم اسم این پرنده را گذاشته بودند همای سعادت!
این اتفاق فرخنده برای یکی از پزشکان ایران هم افتاده آن هم چه افتادنی! البته قصه این آقای دکتر با دیگران که همای سعادت روی شانه‌شان می‌نشسته کمی متفاوت بوده است. همای سعادت برای او یک زنبور بوده که روی گردن شاه می‌نشیند... اما اصل قصه:
یک دفعه که رضاشاه برای بازدید به خراسان رفته بود، در فریمان، زنبوری روی گردنش نشست و حسابی او را گزید (شاید خدا خواست قصه نمرود را به او یادآور شود) خلاصه جای نیش زنبور سخت متورم شد و رضاشاه از شدت درد مجبور شد برنامه کاری‌اش را تعطیل کند و به مشهد باز گردد.
در مشهد، طبیبی که امور بهداری را زیر نظر داشت، سخت در مداوای جناب پادشاه کوشید و معالجه او از نظر فنی بسیار مورد رضایت شاه قرار گرفت. طبیعتاً انتظار می‌رفت این توجه شاه مستدام باشد و همین هم شد؛ از همان جا دستور داده شد که این پزشک به تهران منتقل شود.1
این طبیب خوش اقبال که مرغ سعادتش زنبور بود، همان دکتر اقبال است که بعدها به وزارت رسید و سال‌های سال، هم وزیر بود و هم رئیس شرکت نفت، و در واقع کل اقتصاد ایران را در اختیار داشت. حالا این که بین طبابت و ریاست شرکت نفت و خدمت او در امور اقتصادی چه رابطه‌ای‌ست، رازی است که باید از آن زنبور پرسید یا از جناب پادشاه!
 





برچسب ها :
ارسال در تاریخ چهارشنبه 88/11/28 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

سلام! فضیل رو که می شناسید؟ فضیل بن عیاض رو می گم البته با خودش کار ندارم نقش اول داستان شاگردشه که از قضا بهترین و بچه درس خون ترین شاگردش بوده. نقل می کنند که یه روزی حسابی حالش بد می شه و مریضیش به قول امروزی ها "عــــــــود" می کنه و چند روزی هم در بستر کسالت می مونه تا اینکه معلوم می شه عمرش به دنیا نیست و باید غزل خداحافظی رو بخونه. استاد(فضیل) به بالینش می ره شروع می کنه به "یس" خوندن که یهو شاگرده چشماشو باز می کنه و می گه دیگه نخون!!! استاد هم بهت زده قطع می کنه و به شاگردش تلقین می کنه که بگو" لا اله الا الله" شاگرده در کمال تعجب می گه من نمی گم از این کلمه بیزارم!! در همین حال هم از دنیا می ره...
طولانی شد بقیه داستان رو بزارم برای بعد؟!
باشه می گم...
فضیل از این ماجرا حسابی پریشان شد و تا اینکه یه شب خواب این جوانک رو دید که دارن می برنش طرف جهنم. جلوش رو گرفت و پرسید تو بهترین شاگرد من بودی چی شد که خدا معرفتش رو از تو باز گرفت؟! جواب داد: این به خاطر
ســــــــــه خصلت زشت من بود؛
اول اینکه آدم سخن چین و دو بهم زنی بودم و حسابی بین اطرافیانم دشمنی مینداختم....
دوم اینکه خیلی حسود بودم و چشم دیدن مال و منال مردم رو نداشتم و همیشه آرزو می کردم خدا اونو ازش بگیره...
سوم هم این که شراب می خوردم اون هم به خاطر مریضی که داشتم و دکتر تجویز کرده بود...
شاگرد فُضیل که مُرد اما...
عزیزی که مهمان این قطعه‌ای، لحظه‌ای چشمانت را برهم بگذار و تصور کن که تو نیز در حال احتضار و جان کندنی!
فُضیل هم کنار تو نشسته و می‌گوید که بگو «لا اله الا الله» حالا ببین چه چیزی زبانت را بر حلقومت گره زده است و تو را از شهادتین باز می‌دارد.
تو از همه بهتر خودت را می‌شناسی. پس سه مورد از چیزهایی که می‌ترسی گریبانت را بگیرد پیدا کن،
کار چندان سختی نیست، چون تو از همه بهتر خودت را می‌شناسی!
حالا چشمانت را بگشا و بگو «بسم الله الرحمن الرحیم» و تصمیم بگیر که گردن خود را از آنها برهانی
یا هو





برچسب ها :
ارسال در تاریخ چهارشنبه 88/11/28 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

تمثیل:

تغییر وضعیت زمین نسبت به خورشید :

 خورشید همیشه نورافشانی می کند و زمین یکی از میلیونها نقطه است که می تواند از نور خورشید استفاده کند ، برای این که زمین بتواند از نور خورشید بهره برداری کند باید وضعیت خود را در مقابل خورشید تغییر دهد و در مقابل آن قرار بگیرد . این که در شب ، قسمتی از زمین از نور خورشید بی بهره است ، نه برای این است که خورشید به طرف زمین نمی چرخد و خود را تطبیق نمی کند ، بلکه زمین باید موضع خود را تغییر دهد . « توبه » تغییر وضعیت انسان است نسبت به خدا ، نه تغییر وضعیت خدا نسبت به انسان .

 انسان باید موضع خود را تغییر دهد ، نه خدا . وقتی انسان موضع خود را تغییر داد ، از رحمتهای تازه ی الهی بهره مند می شود . اصولا معقول نیست که گفته شود خدا وضعیت خود را نسبت به ما تغییر دهد ، بلکه ما باید وضعیت خود رانسبت به خدا تغییر دهیم .

 

 





برچسب ها :
ارسال در تاریخ چهارشنبه 88/11/28 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()

عزراییل امروز مهمان خانه شماست!
 باور می کنید فرشته مرگ، جناب عزرائیل، همین امروزمیهمان خانه شماست؟! چه می گویم! او نه تنها امروز بلکه دیروز و روزهای پیشتر نیز 5 بار به خانه شما سر زده است!
اگر همچنان گفته مرا باور نمی کنید پس از زبان رحمت عالمیان بشنوید که:
 حضرت رسول(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
هیچ خانه اى نیست مگر این که فرشته مرگ بر در آن خانه در شبانه روز پنج بار مى آید تا ببیند آیا عمر صاحب این خانه و افرادى که در آن هستند تمام شده یا نه؟ اگر دید پیمانه سر آمده و روزى او تمام شده است، مرگ را بر او مى اندازد...
لذا............. سلام فراموش نشود لطفا!





برچسب ها :
ارسال در تاریخ چهارشنبه 88/11/28 توسط منتـــــظر بیــــــداری
نظرات شما ()